صرفا جهت اطلاع برخی آقایون عرض شد با این .... هیچی خدا همگی مون رو به راه راست هدایت کنه انشاءالله
لبیک یا خامنه ای(مدظله العالی)
صرفا جهت اطلاع برخی آقایون عرض شد با این .... هیچی خدا همگی مون رو به راه راست هدایت کنه انشاءالله
لبیک یا خامنه ای(مدظله العالی)
در متون کهن آورده اند که:
قبل از مطالعه:
شاید اتفاق می افتاد.
شاید ائتلاف می کرد.
خدا رو شکر نشد.
حقیر رو از نظرات خویش فراموش نفرمایید.
مادر سادات سلام علیک
حالا می فهمم دلیل اون همه اسرار برای پنهون کاری ها چی بود.
حالا می فهمم یه عده نا پاک زاده حتی از پیکر مطهر شما هم می ترسن.
ولی خوب از یه طرف هم خوشحالم که مرید کسانی هستم که حتی پیکر مطهرشون هم واسه دشمنشون ایجاد وحشت می کنه.
آقــــــــا شــــــــــرمــــنـــــــده ایــــــــــــم
یا صاحب الزمان ما زیر علم تو با نام و نشان تو قلب نازنین ات را به درد آوردیم
بهشت جمکران تو را به در و دیوار خانه خود آویختیم اما فراموش رفت که تو فقط یک گنبد و گلدسته نیستی تو ناظر بر احوال شیعیانت هستی آقــــا شرمنده ام اما شاید تقصیر از خود شماست اینقدر دیر کرده ای که منتظران واقعی ات را از منتظر نما ها مشخص کنی
شاید ما رهرو واقعی ات نباشیم ارباب می شود روزی ما را از رهروان واقعی ات قرار دهی
حرف آخر:
ــ آیا مـــرد شدن این همه زمان می خواهد؟
ــ آیا آن 313 مـــــــرد هنوز پرورش نیافته اند؟
برداشتی از وبلاگ:نخساییسم
یکی از همراهان جناب شیخ گفت:روزی با تاکسی از میدان سپاه پائین می آمدم ،دیدم خانمی بلندالا با چادر و خیلی خوش تیپ ایستاده،صورتم را برگرداندم و پس از استغفار ،او را سوار کردم و به مقصد رساندم.روز بعد خدمت شیخ رسیدم-گویا داستان را از نزدیک مشاهده کرده باشد-گفت: آن خانم بلند بالا که بود که نگاه کردی و صورتت را برگرداندی و استغفار کردی؟خداوند تبارک و تعالی ی قصر برایت در بهشت ذخیره کردی و یک حوری شبیه همان.
همین که از حرم اومدم بیرون دیدن یکی از خواهران هم در کنار من خارج شد به سرعت چادر چادر مشکی براقی رو که به سر داشت از سر کشید و با یک حرکت توی کیفش فرو کرد بعدش هم کمی روسریش رو عقب کشید تا از هوای سرد مشهد الرضا لذت ببرد.
در حین مشاهده این صحنه توی این فکر بودم که برم و صحبتی کنم یا نه بالاخره دل رو زدم به دریا و ...
+سلام زیارت قبول می بخشید دیدم چادرتون رو از سر کشیدید و داخل کیفتون گذاشتید یعنی به نظر شما برادرانی که داخل حرم هستند چشمهای ناپاکتر از پسرای خیابانی دارند؟؟؟؟
ــ سلام نمیدونم اما کمی سردمه بهتره که چادرم رو سر کنم!!!!
نمی دونم چی شد اما دوباره چادرش رو به سر کشید و رفت توی همین افکار بودم که یکی از دوستان با دستاش ضربه ای به پشتم زد و رشته ی افکارم رو از هم گسست فقط الان اینجا دارم به این فکر می کنم که تا چه حد گرمای حجاب آرامش بخش زندگیمون میشه....