کهنه یادداشت های یک جا مانده از عالم

کهنه یادداشت های یک جا مانده از عالم

دلتنگم
چه ساده گذشت آن دوران که صفا و صمیمیت در قلبمان موج میزد...
یارب من اشتباهی سوار شدم می خوهم پیاده شوم....
من از اولش اشتباهی بودم مرا به همان جا بازگردان...

مذاکره اتمی در مستراح . . .

سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۵۳ ب.ظ



برای داشتن ۲۰ عدد سانتریفیوژ،در مستراح به «جک استرا» التماس می‌کرد. . . .




بخوانید روایت جک استرا را . . .


پس از انجام مذاکرات و امضای توافق پاریس، که طی آن ایران پذیرفت همه‌ی فعالیت‌های غنی‌سازی را تعلیق کند، در بازگشت به انگلستان، برای گذراندن تعطیلات آخر هفته با قطار عازم شهرِ محلِ زندگیِ خود بودم. در بینِ راه تلفن همراهم زنگ زد. . . 

آن سوی خط دکتر کمال خرازی، وزیر خارجه‌ی ایران بود. او گفت ما می‌خواهیم ۲۰ سانتریفوژ را برای تحقیقات علمی فعال نگه داریم. . .
من دیدم در حضور همراهانم در قطار نمی‌توانم در خصوص یک پرونده‌ی حساس بین‌المللی مذاکره کنم، لذا به مستراح قطار رفتم. . . 

آنجا به خرازی گفتم شما توافقنامه را امضا کرده‌اید و دیگر نمی‌شود زیرش بزنید. اما او باز اصرار کرد. من گفتم باید در این خصوص با دیگران صحبت کنم . . .

در همان حال کسی هم به در مستراح می‌زد و ظاهرا عجله داشت تا از آن برای کاری غیر از مذاکره‌ی‌ اتمی استفاده کند . . .

آیا مذاکره‌کنندگانِ «با تجربه» و دیپلمات‌های «ورزیده‌ی» ما در عصر اصلاحات، نمی دانستند که قبل از امضای توافقنامه باید از طرف مقابل بخواهند که ۲۰ عدد سانتریفیوژ را از شمولِ تعلیق خارج کند؟؟


پ ن:


در پاسخ به سخنان دیشب آقای روحانی

در پاسخ به اتهام زنی های دیشب جناب آقای روحانی به تیم هسته ای و شخص دکتر جلیلی (در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو)، فقط به نقل جملاتی از مقام معظم رهبری بسنده می کنیم (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل):

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسوولان و کارگزاران نظام (۱۳۹۱/۰۵/۰۳):

در همین قضیه‌ى هسته‌اى، آن وقتى که ما با اینها همراهى کردیم و عقب‌نشینى کردیم – البته براى ما تجربه‌اى بود، اما این واقعیت است – اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوى آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست.

عقب‌نشینى‌ها آنها را گستاخ‌تر کرد، طلبکارتر کرد. یک روزى بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقب‌نشینى‌ها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هسته‌اى هیچ خبرى نبود.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۰۷
دلتنگ مهدی(ع.کارمند)

نظرات  (۱)

از شما که تحصیل کرده ای توقع نمیرود!حتما یکی از پشت گوشی داره به تو این حرفا رو میزنه که اون حتما بی سواده!اینارو ول کن بیاد کلید تدبیر وامید رو بهت بدم یکی از روش بزن حالشو ببر!

پاسخ:
من کتاب ننگین شما رو دو دور خوندم اما چیزی جز شرم ساری توش یافت نشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">