کهنه یادداشت های یک جا مانده از عالم

کهنه یادداشت های یک جا مانده از عالم

دلتنگم
چه ساده گذشت آن دوران که صفا و صمیمیت در قلبمان موج میزد...
یارب من اشتباهی سوار شدم می خوهم پیاده شوم....
من از اولش اشتباهی بودم مرا به همان جا بازگردان...

"نمی دونم از کدوم ستاره می بینی منو"

سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۲۲ ق.ظ

آقــــــــا شــــــــــرمــــنـــــــده ایــــــــــــم

                                  

یا صاحب الزمان ما زیر علم تو با نام و نشان تو قلب نازنین ات را به درد آوردیم

بهشت جمکران تو را به در و دیوار خانه خود آویختیم اما فراموش رفت که تو فقط یک گنبد و گلدسته نیستی تو ناظر بر احوال شیعیانت هستی آقــــا شرمنده ام اما شاید تقصیر از خود شماست اینقدر دیر کرده ای که منتظران واقعی ات را از منتظر نما ها مشخص کنی

شاید ما رهرو واقعی ات نباشیم ارباب می شود روزی ما را از رهروان واقعی ات قرار دهی

حرف آخر:

ــ آیا مـــرد شدن این همه زمان می خواهد؟

ــ آیا آن 313 مـــــــرد هنوز پرورش نیافته اند؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۲۴
دلتنگ مهدی(ع.کارمند)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">